آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
پنجاه و دو سال است که روز هفتم فرودین ماه برابر با 27 ماه مارس، به عنوان روز جهانی تئاتر در سراسر جهان جشن گرفته می شود و پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر ارائه می شود. امسال نیز داریو فو، هجو پرداز شهیر ایتالیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۷پیام این روز جهانی را خطاب به تئاتری های جهان ....
در سال 1962 میلادی برای نخستین بار انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) در هلسینکی فنلاند طرحی را برای بزرگداشت روز جهانی تئاتر ارائه داد. این طرح در نهمین کنگره انجمن جهانی تئاتر در شهر وین پایتخت اتریش با پیشنهاد "آروی کی وی ما"، رییس وقت ITT به صورت رسمی مورد پذیرش تمامی اعضای این انجمن جهانی قرار گرفت و به عنوان یک طرح سالیانه و جهانی به تصویب رسید.
از آن تاریخ تا به امروز، همه ساله در 27 مارس میلادی برابر با هفتم فروردین ماه هجری شمسی، مراکز ملی انجمن جهانی تئاتر (آی.تی.آی) که متشکل از بیش از یکصد عضو هستند، با برگزاری مراسم مختلفی، این روز را گرامی می دارند و متناسب با داشته های آیینی و نمایشی خود جشن هایی را برای معرفی و دعوت مخاطبان به دیدن نمایش های صحنه ای و میدانی برگزار می کنند.
انجمن جهانی تئاتر برای نخستین بار در سال 1948 میلادی از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد(یونسکو) و با حضور تنی چند از فعالان، صاحبنظران و کارشناسان هنر نمایش جهان تاسیس شد و به عنوان یک موسسه غیردولتی فعال درزمینه هنرهای نمایشی به صورت مشورتی و انجام فعالیت های مشترک از طرف سازمان های مرتبط با ˈیونسکوˈ با هدف بسط و توسعه تئاتر به عنوان زبانی جهانی برای انتقال مفاهیم مشترک انسانی در جهان فعالیت خود را آغاز کرد.
مهمترین اهداف آی.تی.آی که در حقیقت سنگ بنای شکل گیری این تشکل جهانی بود بر مواردی چون »اعتلای مبادلات بین المللی دانش و عمل در حیطه هنرهای نمایشی«، «برانگیختن نیروی خلاقیت و همکاری بین دست اندرکاران تئاتر»، «آگاه سازی افکارعمومی از لزوم به حساب آوردن آفرینندگی هنری در قلمرو توسعه»، «تعمیق درک مشترک برای تحکیم صلح و دوستی در میان ملت ها» و «پیوستن به دفاع از اهداف یونسکو به عنوان یک سازمان جهانی» استوار بود.
برای تحقق این اهداف کلان و رسیدن جامعه جهانی به این خواست های انسان دوستانه هر ساله انجمن های ملی آی تی آی در سراسر جهان ضمن اعلام برنامه های خود به آی. تی.آی جهانی، برنامه های خاصی را برای معرفی هنر نمایش به عموم مخاطبان به عنوانحامیان و سرمایه های اصلی تئاتر هر کشور برگزار می کنند.
در همین راستا، هر ساله یکی از شخصیت های بزرگ تئاتر و یا افرادی که به واسطه نام بزرگشان در تمامی شاخه های فرهنگی و هنری تاثیرگذار هستند، متنی را به عنوان پیام روز جهانی تئاتر بر اساس پنداشت های هنری و انتظاراتی که آنها از هنر نمایش درسال پیش رو دارند را به رشته تحریر در می آورند و در اختیار ˈآی.تی.آیˈ قرار می دهند.
این مرکز نیز پیام سال تئاتری را به تمام مراکز عضو می فرستد و این پیام پیش از انجام هر برنامه ای برای حاضران قرائت می شود و در بیش از یکصد رسانه دیداری، شنیداری و مکتوب بین المللی منتشر می شود تا عموم علاقه مندان و فعالان این هنر، تلاشخود را برای تحقق آن شعار در نمایش های تولیدی خود به کار برند.
نخستین پیام روز جهانی تئاتر توسط ˈژان کوکتوˈ (Jaean Cocteau) نمایشنامه نویس و کارگردان شهیر فرانسوی در سال 1962 میلادی بیان شد و هرساله یکی از شخصیت های بزرگ هنر نمایش و یا صاحب نامان بین المللی عرصه فرهنگ وهنر پیام روزجهانی را منتشر می کنند.
پیام امسال را «برت بایلی» نمایشنامهنویس، طراح و کارگردان اهل آفریقای جنوبی منتشر کرده است. در پیام برت بایلی آمده است:
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد روحیه شور و شوق مهارناپذیری از اجرا آشکار میشود. زیر درختان در دهکدههای کوچک و روی سنهایی با تکنولوژی بالا در پایتختهای جوان جهان، در سالنهای مدارس و در مزارع و معابد، در محلههای فقیرنشین (زاغهها) در میادین شهری، مراکز اجتماعی و زیرزمینهایدرون شهری، مردم یکدیگر را برای برقراری رابطه صمیمانه در جهان پر از ریا و تزویر فرا میخوانند، جهانی که ما برای بیان پیچیدگی انسانی، تنوع و ضعف خودمان در برنامه زندگی، نفس کشیدن و سر دادن صدا، ایجاد میکنیم.
ما جمع میشویم تا گریه کنیم و به خاطر بیاوریم، بخندیم و فکر کنیم، بیاموزیم و تائید کنیم و تصور کنیم. جمع میشویم تا از مهارتهای فنی شگفت زده شویم و خدایان را مجسم کنیم. تا نفس جمعیمان را در ظرفیتمان برای زیبایی و همدردی و شگرفی به کار گیریم. برای جشن گرفتن سرمایههای فرهنگی مختلف مان و برای از بین بردن مرزهایی که در میان ما ایجاد شدهاند.
هر جایی که جامعه انسانی وجود دارد، روحیه شور و شوق مهارناپذیر از اجرا آشکار میشود. تولد جامعه، همین اجتماع است که نقابها و پرسشهای سنتهای مختلفمان را پوشش میدهد. همین اجتماع است که زبانها، ریتمها و حرکاتمان را بر دوش میکشد و یک فضا را در میانمان پاک و شفاف میکند.
و ما هنرمندانی هستیم که با این روحیه باستانی کار میکنیم، احساس میکنیم که ناچار هستیم آن را از میان قلبهایمان، ایدههایمان و بدنهایمان برای آشکار کردن حقایقمان در همه اسرار درخشندهشان، عبور دهیم.
اما در این دوره که میلیونها نفر در مبارزه برای زنده ماندن هستند، زیر فشار رژیمها و سرمایهداری غارتگر قرار دارند، احساس تضاد، تنگدستی و تنگنا میکنند، در خلوتمان توسط سرویسهای سرّی مورد تاخت و تاز قرار میگیریم و سخنانمان توسط دولتهای مداخلهگر سانسور میشوند، در جنگلها همه چیز در حال نابود شدن هستند، گونهها در حال ریشه کن شدن هستند و اقیانوسها پر از سم میشوند: ما مجبور هستیم که چه احساسی از خود بروز دهیم؟
در این دنیای پر از قدرتهای نابرابر، که نظمهای برتری جویانه مختلف سعی در معتقد کردن ما برای قبول این نکته دارند که یک ملت، یک نژاد، یک جنسیت، یک اولویت جنسی، یک دین، یک ایدئولوژی، یک چارچوب فرهنگی نسبت به بقیه برتر میباشد، آیا واقعا اصرار بر اینکه هنرها بایستی از سوی برنامههای اجتماعی از محدودیت خارج شوند، قابل دفاع کردن است؟
آیا ما که هنرمندان صحنه و سن در تئاتر هستیم، به تقاضاهای عقلانی بازار محدود میشویم، یا با جدیت برای کسب قدرتی هستیم که بتوانیم، یک فضا را در قلب ها و ذهن ها پاک کنیم، مردم را اطراف خود جمع کنیم، به آنها الهام بخشیم، آنها را مجذوب و آگاه سازیم و دنیایی از امید و همکاری با آغوش باز را ایجاد کنیم؟
اين گفتگو با محمدرضا الوند مدير ارزشيابي مركز هنرهاي نمايشي و داور بيست و پنجمين جشنواره استاني تئاتر مازندران، توسط عليرضا سعيدي كياسري براي ويژه نامه خبري اين جشنواره انجام شده است که لازم دیدیم شما نیز مطالعه کنید و نظر بدهید . بیایید به بحث و تبادل نظر پیرامون خود تئاتر بپردازیم نه حاشیه های تئاتر ...
سعيدي كياسري: مدیریت تئاتر چگونه می تواند به استاندارد لازم دست یابد؟
الوند: در کشور ما بارها دیده شده گروههای تئاتر شکل گرفته و باز پا شیده شده و ماندگار نبوده است . چرا گروهها تداوم ندارند ؟ چرا گروهها کنار هم جمع نمی شوند ؟ شاید امروز بخشی از دليل آن مالی باشد. بخش دیگرش هم رقابتها و چشم و هم چشمی باشد. فرو پاشی بسیاری از گروههای تئاتر به خاطر نداشتن گفتمان درست است. چون ما گفتمان درست و شکل درست دمکراسی گفتمان را یاد نگرفتیم. در ایران بايد تفکر تئوری و عمل همزمان با هم در تئاتر آموزش داده شود، عمل تئاتری اگر درست تعریف نشود فرو پاشی و تنهایی ها اتفاق خواهد افتاد.از سويي بن بست هجرت را هم خواهیم داشت.
سعيدي كياسري: خسران عدم ثبات در مديريت را چگونه مي بينيد؟
الوند: ما بسیاری از نویسنده ها و کارگردانان را داشتیم که تا چند سال پیش آثارشان بر روی صحنه بود، اما حالا کجا هستند؟ ما داریم حافظه تاریخی و فرهنگیمان را از دست می دهیم. همزمان با خیلی از کنش های فرهنگی، حاقظه تاریخی مان را از دست دادیم. ما کالا زده و مصرف گرا شدیم. اینها مباحثی است که باید در مدیریت تئاتر به آن پرداخته شود.چرا وقتی مدیریتها فصلی هستند و مرتب عوض می شوند و مدیریت جدید می آید همه چیز تغییر می کند؟ به خاطر اینکه فاقد برنامه ریزی، فاقد مشورت و فاقد همگرایی هستند. ما تمرین همگرایی نداریم.
سعيدي كياسري: مدیری با تخصص هنری در تئاتر مي تواند موفق باشد يا مدیری که بدون تخصص هنری شاخصهاي يك مدير مطلوب را داشته باشد؟
الوند: قطعا مديري كه داراي شاخصه هاي مطلوب مديريت باشد موفق تر است. من به شهر های مختلف كشور سفر كردم. در بسياري از شهرها مردم اداره فرهنگ و ارشاد و موسسات فرهنگی را نمی شناسد. ولی به خوبي یک موسسه يا مركز تجاری را می شناسند.ما به لحاظ نهادهای اجتماعی دچار ضعف هستیم و آموزه های مدنیت را داریم و لی در عمل انجام نمی دهیم.
سعيدي كياسري: راه برون رفت از اين چالش در چه چيزي مي تواند باشد؟
الوند:همزمان با شکل گیری آموزشکده های هنری و نمایشی باید درسهای جامعه شناسی و تاریخی جدی گرفته شود و فلسفه نیز به بچه ها آموزش داده شود.هدف این نیست که تکنیک و ادبیات آموزشی را فقط ارائه دهیم، ولی ما باید در کنار این آموزه ها فلسفه هنر هم داشته باشیم. بسیاری از هنر مندان به این سو می روند که آموزه های قدیمی را کنار بگذارند و به سمت و سوی جدید ی بروند. شاید خوب بودن یک اجتماع یا جامعه از سر اتفاق یا تصادف باشد، اما همگرایی ، نگهداری و ا لگو دهی آن بسیار مشکل است. ما باید فکر کنیم چرا مردم ما ادارات فرهنگی را نمی شناسند ولی مجتمع های تجاری را می شناسند . اینها فرآیند کالا زدگی ما است ، آیا ادارات فرهنگ و ارشاد ما روی الگوهای مدیریتی کار نمی کند؟ چرا ما درصد کتابخوان پاييني داریم؟این ها مسائلی است که وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارتخانه های دیگر باید به آن بپر دازند. باید پژو هشکده های مختلف ایجاد شود ،ما فقط به بازیگری تئاتر نیاز نداریم. ما خیلی چیز های دیگر کنار اینها نیاز داریم که افراد و شاکله اجتماعی و سازه های خودمان را محکم کنیم تا گروهها از هم نپاشند چرا كه این ها همه سر مایه ما است.
سعيدي كياسري:عمده مشكلات فعلي تئاتر كشور مان را در چه مي بينيد؟
الوند: مشکل عمده ما در تئاتر کشور،عدم بر نامه ریزی در نوع مدیریت است. در اين نوع مدیریت،برنامه ریزی جامع برای تئاتر و تداوم آن وجود ندارد، خیلی از سازمان های دیگر دخالت بی مورد و اظهار نظر غیر کار شناسانه می کنند و تئاتر مورد اظهارنظر های غیر کار شناسناسانه قرار می گیرد و این صدمه می زند .ما باید آنقدر سطح فرهنگی مردم را بالا ببریم که مسائل غیر معمول در نمایشها و فیلمها مردم را بر سر ذوق نیاورد. اینها نباید برای ما مصداق خنده و شادی باشد. ما خلاء ایجاد کردیم که برخي مردم به سوی ماهواره و شبکه های اینترنتی غیر معمول می روند. پس باید بر روی فرهنگ ، تئاتر ، موسیقی و نمایش آنقدر کار شود که مردم ما به سمت شبکه های ماهواره ای غیر معمول نروند.
مراسم تقدیر از هنرمندان پیشکسوت عرصههای مختلف موسیقی، هنرهای تجسمی، تئاتر و سینما در اولین سالروز تاسیس موسسه هنرمندان پیشکسوت با حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد در محوطه باز تالار وحدت برگزار شد...
آذر با اعلام بینظیر بودن این شب در تاریخ هنر، درباره موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: این موسسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و سال ۸۵ به تصویب رسید و به مدت شش سال در پرده کتمان بود و سرانجام در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ به کمک معاون هنری وقت راه اندازی شد و آغاز به کار کرد که حتی یک دفتر هم نداشت و مسئولیت آن به سید عباس عظیمی سپرده شد.
مرادخانی: امیدوارم شرایط را برای هنرمندان بهبود بخشیم
در این مراسم علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد اسلامی در سخنانی ضمن تشکر از هنرمندان برای حضورشان در این مراسم اظهار داشت: خوشحالم که در جمع هنرمندان پیشکسوت هستم و خرسندم از اینکه این فضای صمیمی را میبینم.
وی با بیان این نکته که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بنا به ضرورتِ حضور در جلسهای قادر به شرکت در مراسم تقدیر از هنرمندان پیشکسوت نبود، گفت: از طرف ایشان از شما عذرخواهی میکنم و بر این موضوع تأکید میکنم که تک تک افرادی که اینجا هستند ستارگان نامآور این کشوراند. درصددیم بیش از پیش این ستارگان را عرضه کنیم و عنوان کنیم که چه گوهرهایی در سرزمین خود داریم. فکر میکنم شروع به فعالیت این مؤسسه که با زحمات همکارانم در دولت قبل اتفاق افتاد اقدامی بسیار خوب بود .از همه کسانی که این بنیاد را شکل دادند سپاسگزارم.
مرادخانی با تأکید بر شخصیت هنرمند گفت: هنرمند سریعالرضاست، همیشه کمبودهایی در راستای توجه به هنرمندان وجود داشته اما امیدوارم با کمک شما بتوانیم شرایط را برای هنرمندان بهبود بخشیم.
مرادخانی تأکید کرد: اگر کمک شما نباشد کاری از من برنخواهد آمد.نام شما کارها را پیش خواهد برد . از شما میخواهم با اشارات و تذکرهای خود به مجموعه مدیریت هنری کمک کنید. گرچه من پیش از این با اهالی موسیقی نزدیک بودم و کمک این دوستان بود که موفقیت ما را تضمین میکرد. به هر حال هنرمندان پیشکسوت نقش فوقالعادهای دارند. از همه هنرمندان درخواست کمک دارم و امیدوارم بتوانیم به طرز شایستهای به این بخش ارزشمند از اجتماع خدمت کنیم.
در پایان مرادخانی به این نکته تأکید کرد: اگر نقطه ضعفی دیدید حتماً به ما تذکر دهید تا آن را برطرف کنیم.
محمود عزیزی: مشاغل هنری باید به صورت قانونی تعریف شوند
محمود عزیزی در ادامه مراسم روی صحنه رفت و گفت: هنرمندانی که پیشکسوتان جامعه هنری ما را تشخیص میدهند در جای جای تاریخ معاصر ما اسم دارند و شاید سفیرانی باشند که مثل فردوسی از مرزها فراتر میروند و در زمینه سینما، کتاب، نقاشی به سرزمینهای دیگر میروند، بسیاری از کشورهای دیگر شاید بیشتر از هر چیزی که درباره مناسبات اجتماعی ما هست با مقوله هنر ما آشنا هستند و این تاریخ معاصر مزین به ما و هنر ماست، دلم میخواهد نگاهی که به دو هزار و ۸۰۰ سال پیش در یونان وجود داشته است در شخصیتهای سیاسی ما دیده نشود چون این مجموعه هنرمندان جامعه ما را شکل میدهد که تاثیرگذار است و اوراق زرین آنان را رقم میزند و به راحتی نمیتوان از آن گذشت حتی شخصیتهای سینمایی، نمایشی، موسیقی و افرادی که دورهای از آنان غفلت شد را دوباره به یاد بیاوریم که چطور ثروت عظیمی برای ما به یادگار گذاشتهاند.
در این مراسم مصطفی کمال پور تراب دقایقی برای پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر بربط(عود) نواخت. هم چنین عباس تهرانی در درستگاه اصفهان قطعه ای را با کلارینت (قره نی) نواخت.
گفتنی است، در این مراسم هنرمندانی از جمله هوشنگ ظریف، محمد سریر، سعید محمدی، فرهنگ شریف، رضا بانگیز، کامبیز درمبخش، داریوش اسدزاده، جهانگیر الماسی، مصطفی کمال پورتراب، شهلا ریاحی، ایرج خواجه امیری، طاها بهبهانی، خسرو حکیم رابط و بسیاری از هنرمندان دیگر حضور داشتند.
در انتهای این مراسم کیک یک سالگی موسسه هنرمندان پیشکسوت توسط بزرگانی چون شهلا ریاحی، فرهنگ شریف، هوشنگ ظریف، طاها بهبهانی، داریوش اسد زاده و ایرج خواجه امیری بریده شد.
سرپرست گروه تئاتر جوان میبد اعلام کرد : بعد از مذاکرات متعدد و حضور در جلسات و ارائه طرح های مربوط به کارهای جدید گروه تئاتر جوان که در سال 1392 باید اجرا گردد . بالاخره گروه حامیان هنر ایران قرار شد تا طرح های پیشنهادی ما را مورد حمایت قرار دهد ...
سرپرست گروه در ادامه افزود : فعلا از فعالان این گروه اسمی به میان نخواهد آمد و بهتر می دانیم تا تنها از اسم این گروه در اجرای طرحها صحبت کنیم و مدیران این گروه معرفی خواهند شد . بنا به درخواست مدیران این گروه برنامه آنها فقط حمایت از فرهنگ و هنر است و نیازی به شهرت و حتی اسم و رسم ندارند . بنابر این از همه اعضای گروه می خواهم که همه هدف خود را جهت اجراهای بهتر معطوف کنند و برنامه ریزی شود تا اجراهای بهتر باعث تشویق حامیان هنر گردد تا دیگر دغدغه بودجه و مشکلات از این قبیل را نداشته باشیم .
سرپرست گروه ضمن اظهار تأسف به خاطر اینکه مسئولین شهرستان اصلا به صورت لازم به هنر به معنی واقعی ارزش قائل نیستند گفت : این دوستان مسئول فقط برای ادعا و جلسه و اعلام برنامه های سوری برای بیلان کاری خود به درد می خورند و نه برای تامین بودجه و حمایت واقعی از هنر و به صورت جدی در جهت پیشبرد اهداف هنر واقعی که اساس تحول مثبت اجتماعی را در بر دارد .
بنده بارها در بسیاری از جلسات خواهان تحول اساسی در نحوه نگرش به برنامه های هنری داشتم چیزی که اکنون در شهرستان میبد نیازمند شدید حمایت است . و خیلی زشت است با اینکه ما در شهرستان میبد دارای شرکت ها و موسسات و مدیران خوبی برای جذب بودجه هستیم ولی باید از بیرون از میبد جذب بودجه کنیم . این زشت نیست که دیگر شهرستان ها از میبد ما جذب بودجه کنند و ما از جاهای دیگر و حالا فلان مسئولی هم که جذب بودجه می کند اصلا هنر را در آخرین اولویت خود قرار داده یا نداده و یا اصلا فراموش کرده و یا نمی داند هنر چیست و یا می گوید ول کن بابا این مسخره بازی ها رو ....
بسیار خنده دار تر از این هم خواهد شد وقتی که حتی خود هنرمندان نیز حامی یکدیگر نباشند و به قول خودشان برای همدیگر آب ته کنند و بسیاری از برخوردهایی که ناشی از بی کفایتی آنها می باشد را ببینیم . بپرسید کجا بنده برای رشد خود در عرصه هنر دیگران را سرکوب کرده ام و مقابل مسئولان خواستم تا برای قدرت و اعتبار هنری دیگری را از دور خارج کنم . اگر بوده نام ببرید !!! اما فلانی ها کرده اند و بنده سند و مدرک دارم و رودرو می کنم . بهتر است بگویم، خواهش می کنم ما میبدی ها دورو نباشیم هر کاری می کنیم جلوی رو باشد و نه پشت سر . اصلا دلیل منطقی اینکه حرفها را پشت سر می زنید و دوستت دارم ها را جلوی رو می گویید چیست ؟!!! آیا این فرهنگ نادرست بعضی از حومه های شهر میبد نیست که در ما هم اثر گذاشته است ؟!!
تکلیف این است که حامی هنر وقتی می تواند موفق باشد که هنر برای هنر باشد و هنرمند براری هنرمند و جواب موشک هم موشک نباشد . در این صورت منم ها تمام می شود و دیگر کسی خدای تئاتر نیست و دیگر کسی در همه زمینه ها صاحب نظر نیست و دیگر کسی برای کسی زیر آب زنی نمی کند و همه هوای هم را خواهند داشت که اگر این چنین باشد هنر تئاتری نخواهد بود باید قطب منفی و مثبت باشد تا هنر زیبا را ببینیم و خوشحال باشیم چون این خواست خداست . پس سعی کنیم منفی نباشیم و در آزمایشات او سربلند باشیم ...
در آستانه سال نو حضرت آیت الله اعرافی امام جمعه میبد پیامی را همراه با نکاتی اصولی و راهبردی صادر کردند. خوب است که هنرمندان در فعالیت هنری سال جدید رهنمودهای ایشان را به کار گیرند .
به گزارش نارین نیوز متن پیام نوروزی ایشان به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
سال نو و فصل رویش گیاه و طبیعت و بیداری فطرت و فضیلت را گرامی میدارم و به مردم شریف و بویژه فرهیختگان، فرهنگیان، فرزانگان و جوانان ارجمند تبریک میگویم و بر همه پیامبران، امامان، صالحان، شهیدان و بویژه سرور زنان جهان و الگوی پاکیها و پایداریها حضرت زهرا (س)، درود میفرستم...
نوروز، همانطور که پیک بیداری طبیعت و نوزایی دشت و دمن و شکوفایی درخت و سبزه است، برای عارفان و هوشمندان الهامبخش نوزایی روان و نوسازی جان و بیداری وجدان و وصل جانان است، و همانگونه که ما به تفریح ، تفرج ، شادی و صفای طبیعی نیازمندیم، به صفای معنوی و شادی عرفانی و شکوفایی روحی نیاز مبرم داریم، نوروز صاحبان خرد و معرفت در درک حقیقت هستی و شیدایی در برابر مقام ربوبی و دلدادگی به لذتهای معنوی و بهرهگیری از تجربههای عرفانی،معنا مییابد و از اینرو است که “عارفان هر دمی دو عید کنند” و در نگاه آنان هر دم این جهان نو میشود و از جهان غیب فیض حیات میبارد، باید در این فصل نو و سال جدید از یک سو آداب پسندیده مهرورزی و نوعدوستی و مهربانی و دیدنیها و دوستیها و دستگیری از نیازمندان و تقویت روابط خویشاوندی و شهروندی و برادری دینی و ایمانی را، زنده نماییم و تعالی بخشیم و از سوی دیگر و با نگاهی فراتر و از افقی برتر در مبارزه با آسیبهای درونی و فریبهای شیطانی و حجابهای ظلمانی بکوشیم و زندگی نوین اخلاقی و معنوی و زیستی عرفانی و ایمانی آغاز نماییم و دل و جانمان را با تابش انوار بندگی خداوند، روشنی بخشیم و از شادی و لذتهای مادی و گذرا، به بلندای خوشیها و شادیهای آسمانی پرواز کنیم و در پرتو این عید باطنی و نوروز معنوی میتوان خانواده و جامعهای سالم و دور از آسیبها و کژیهای اجتماعی و اخلاقی بنیان نهاد و مسیر استقامت در راه خداوند و مبارزه با پلیدیها و پایداری در سختیها و تداوم گفتمان اصیل اسلام ناب و انقلاب اسلامی و راه امام و شهیدان سرافراز، را پیمود.
عید راستین هنگامی است که جان و جهان و جامعه و خانواده و دل و روان همه، جامه کهنه آلودگیها و زشتیها را در آورد و لباس نو و فاخر پارسایی و خردورزی و فضیلیتهای الهی و انسانی بپوشد و اینهمه نمیشود جز با مدد قدسی و راهنمایی و سرپرستی انسان کامل و ولیالله الاعظم “ارواحنا فداه”؛ سالی سرشار از شادی و پیروزی و کامیابی را برای همه عزیزان درخواست مینمایم و با استمداد از فضل الهی نکاتی اصولی و راهبردی را یادآوری مینمایم و مسئولان و ادارات و و نهادها و بخش خصوصی و عمومی و مردم عزیز را به توجه و عنایت بدانها فرا میخوانم:
۱- اصالت فرهنگ، دین و اخلاق و معنویت در همه برنامهها و فعالیتها و نگاه اسلامی و ارزشی و انقلابی به همه اقدامات و تحولات.
۲- اهتمام به رویکرد برنامهریزی راهبردی و کلان و نگاه عمیق کارشناسی در همه بخشها.
۳- عنایت به اسناد راهبردی و کلان کشوری در حوزههای علمی و فرهنگی و سایر بخشها و نیز اسناد راهبردی استانی و بویژه سند راهبردی منطقه.
۴- طراحی و تدوین اسناد راهبردی بخشی در همه نهادها و سازمانها و ادارات و بخشهای عمومی و خصوصی.
۵- بازسازی و ارتقابخشی و نظام اداری با بهرهگیری از فناوریهای نوین و ارزشهای سازمانی و منزه از آسیبها و مبتکر و خلاق و منظم.
۶- بازسازی نظام شورایی شهرستان و اصلاح شوراهای مزبور و تقویت کارشناسی آنها و پایهریزی اتاقهای فکر فعال.
۷- بهرهگیری از توان بخش خصوصی و نهادهای مردمی و فعالسازی آن با تاکید بر بسیج و موسسات خیریه.
۸- بهرهگیری از استعدادهای برتر و ظرفیت نخبگان در همه برنامهها و برنامهریزی برای آن.
۹- عنایت به طراحی شهر سالم و آباد و پیشرفته و همکاری همه در این زمینه بر اساس مبانی نظری و ارزشی اسلام.
۱۰- توجه ویژه به مناطق وابسته به شهر و روستاها و حواشی شهر بویژه مناطق جدید.
۱۱- تهیه سند مبارزه با فقر و فاصله طبقاتی و آسیبهای اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی و اجرای آن و عنایت به طبقات محروم و مستمند و آسیبپذیر و حمایتهای لازم از آنان براساس عدالت محوری.
۱۲- شکلگیری منظومهای از نهادهای علمی و دانشگاهی و حوزهای و فرهنگی و آموزش و پرورش هماهنگ و پیشرفته و پویا و خلاق بر اساس پژوهشمحوری و تربیتمداری و ناظر به نیازهای اجتماعی با رویکرد کلان استانی، ملی و فراملی و سرآمد در شاخصهای توسعه، و پیگیری برنامه های سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه توسعه و ارتقای واحدهای دانشگاهی و پژوهشی و حوزهای.
۱۳- توسعه و تکمیل و اصلاح زنجیره صنایع دستی و ماشینی و پیشرفته بر پایه اصل صنعت دانش بنیان، جامعه محور، پاک، برتر، کارگرمدار، منظومهای ، مستقل، صادرات محور، معنوی و فرهنگی.
۱۴- تعالی و توسعه رسانههای مکتوب و مجازی و هنری بر پایه اصول مردمی، اسلامی، انقلابی، ناظر به مشکلات، آسیبشناس، هوشمند، با بصیرت، معالجهگر و هدایتگر.
۱۵- بازسازی و تعالی و پویایی نهادهای دینی و فرهنگی خلاق و فعال و هماهنگ و هدایتگر بویژه در زمینه مساجد و آموزشها و فعالیت های قرآنی بخصوص در زمینه حفظ.
۱۶- ارتقای کارکرد اصناف و بخشهای خدماتی بر اساس موازین اسلامی و اخلاقی و مردم مدار و توانمند و ماهر و خدوم.
۱۷- بهرهگیری از همه ظرفیتهای قانونی و رسمی و مردمی در راستای توسعه کشاورزی و باغات و پارکها و فضاهای سبز.
۱۸- عنایت همگانی به همبستگی اجتماعی و هدایت و نظارت عمومی و ارشاد و راهنمایی همگانی و احیای فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر و احیای فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت.
۱۹- ارتقای بصیرت و مشارکت سیاسی و شناخت و شناساندن گفتمان انقلاب اسلامی با رویکرد تمدن اسلامی و نقش برجسته انقلاب و ایران اسلامی و مشارکت هوشمندانه در انتخاباتهای ریاست جمهوری و شوراها.
۲۰- اهتمام جدی به مقوله محیط زیست و هوای سالم از سوی همه مردم و بویژه از سوی صنایع.
۲۱- توجه اساسی به مواریث فرهنگی و تاریخی و گردشگری اسلامی و سالم.
۲۲- تأکید بر عدالت در بهداشت و درمان و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی و تکمیل طرحهای نیمه تمام آن و تبدیل منطقه به قطب درمانی ملی و فراملی و حرکت به سمت دانشکده علوم پزشکی جامع.
۲۳- افزایش و ارتقای زیرساخت های خدمات شهری بویژه در زمینه فناوری های اطلاعاتی و مبلمان شهری.
۲۴- طراحی و پیگیری درآمدزایی و افزایش بودجه های بخش های خدماتی بویژه شهرداری و تکمیل طرح های نیمه تمام و پایه ریزی و آغاز چند طرح مهم از جمله ورودی ها و خروجی های شهر.
۲۵- در حوزه ورزش و جوانان گامهای بلندی برداشته شده است اما به هیچ نحو کافی نیست و انتظار می رود با همت والای مسئولان و بخش خصوصی شاهد تحول و در خشش بیشتر در این زمینه باشیم.
۲۶- تکمیل زنجیره دستاوردهای مهم سال ۱۳۹۱ در بخش تقسیمات، صنعت، دانشگاهی و… .
۲۷- اولویت بخشی به رویکرد فرهنگ مقاومت و اقتصاد مقاومت در همه برنامهها و زمینهها و نیز شعار سالی که رهبر ی معظم اعلام خواهند فرمود.
بی گمان میهن اسلامی میتواند به قلههای بلند پیشرفت و عدالت دست یابد و در این میان استان یزد با ظرفیتهای فراوان و شهرستان میبد با استعدادهای ممتاز شایسته دستیابی به سرآمدی و الگو شدن خواهد بود و پیمودن این راه با عنایات الهی و همتهای والا و توکل بر خداوند متعال میسر خواهد بود.
با آرزوی شادکامی و کامیابی و توفیقات الهی برای مردم عزیز بویژه جوانان برومند و مسئولان محترم و با آرزوی شفای جانبازان عزیز و بیماران ارجمند بویژه شفای کامل و عاجل دوست گرامی و نماینده الگو و خدوم حضرت حجةالاسلام و المسلمین آقای یحیی زاده “سلمه الله”.
والسلام علیکم و رحمةالله علیرضا اعرافی – امام جمعه میبد
ویلای من ماجرای پیرمردی ۹۰ ساله و پولداره که قراره بهزودی فوت کنه. از طرف دیگه ارسلان و هدایت، دو مرد شکست خورده ان که در رستوران کار می کنن و مدام تحقیر می شن.
یه روز این دو مدرکی پیدا می کنن که مربوط به همان پیر مرد ثروتمنده. اونها وسوسه می شوند دست به کار خلاف بزنن که …….
ویلای من سریال ۴۴ قسمتی طنزی به تهیه کنندگی و کارگردانی مهران مدیری و فیلمنامهنویسی امیر مهدی ژوله و خشایار الوند است که بصورت هفتگی در بستهبندیهای دو قسمتی طی ۲۲ هفته در شبکه نمایش خانگی توزیع خواهد شد.
زن بابا از مرد هزار چهره جلو زد !!!
در دومین جشنواره جام جم که قرار است ۹ بهمن ماه برگزار بشود و مربوط به انتخاب بهترین سریال کمدی یک دهه اخیر تلویزیون است، در لیست شبکه ۳ برای معرفی بهترین سریالهای کمدی یک دهه اخیر هیچ نامی از سریالهای موفق مهران مدیری دیده نمیشود!
آیا مدیران شبکه سه فراموش کردهاند که سریالهای موفق و پرمخاطبی چون “نقطهچین”، “شبهای برره”، “مرد هزار چهره” و حتی “باغ مظفر” در این شبکه تولید شده است؟ آیا محبوبیت و کیفیت سریالهایی چون “شبهای بربره”، و “مرد هزار چهره” با “مسیر انحرافی” و “زن بابا” یکی است؟ مگر میشود مهران مدیری و سریالهایش را جزو موفقترین سریالهای کمدی تاریخ تلویزیون بعد از انقلاب ندانست؟ مگر افکار عمومی قبول میکنند؟
سکوت مدیری در برابر تهیهکنندگان قهوه تلخ برای چیست؟
به هر حال در این برنامه، تلویزیون از ناتمامی قهوه تلخ گفت، اما نگفت که مهران مدیری در توضیحات خود درباره کار جدیدش “ویلای من” که به زودی راهی شبکه خانگی میشود، چه گفته است. نگفت که مدیری تأکید کرده است که: ـ مسؤولیت تمام و کمال این کار با من است؛ تهیه کنندگی، کارگردانی، اجرای پروژه، ساخت و … ، و هر آنچه که به این پروژه مربوط است، مسئولیتش با من است. جوایزش، کیفیتش، به اتمام رساندنش، پخش منظم هفتگیاش و هرچه که به این پروژه مربوط میشود. به عبارتی مدیری تلویحاً و با همان حجب و حیای هنری خودش که مورد توجه مردم نیز هست، بر عدم مسئولیت و توان تأثیرگذاری خود به عنوان کارگردان در قهوه تلخ اشاره کرده است و به مسئولیت ناپذیری تهیهکنندگان قهوه تلخ در قبالِ هم عوامل سریال و هم مخاطبان و مردم اشاره داشته است. امری که موجب شده تا او با این شدت در ویلای من تأکید کند که همه مسئولیت کار از جمله تهیهکنندگی این سریال برعهده من است.
در ادامه مدیری میگوید: ـ دلیل این که این کار را شروع کردم اصلا همین بود. ترمیم کردن و پاک کردن هر آنچه که در کار قبلی اتفاق افتاد. این تنها کاری است که من میتوانستم بکنم. چه کار میتوانستم بکنم دیگر؟ سختیهای قهوه تلخ برای ما به عنوان اولین تجربه شبکه خانگی پر از آزمون و خطا بود و الان تازه پیدا کردهایم که چه کار باید بکنیم و چه کارهایی را نباید بکنیم. الان میدانیم چه جوری باید پروژههای اینچنینی را مدیریت کرد و جلو برد… صحبتهای کامل هنرمند مردمی مهران مدیری و درد دلهای او را، هم از طریق سایتها و فضاهای مجازی و هم در ابتدای قسمت اول سریال “ویلای من” میتوانید ببینید و بدانید که چگونه این چهره دوستداشتنی هنر معاصر ایران را طی روزهای اخیر با بیرحمی و به دلیل کار نکرده و مسئولیت نداشته مورد هجوم و تخریب قرار دادهاند: به قول شاعر: گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری!
مهران مدیری: ویلای من، با انجام تمامی تعهداتش به پایان خواهد رسید، چون تمامی تعهداتش بر عهده شخص من است
مهران مدیری این روزها سخت مشغول تولید سریال “ویلای من” است. سریالی که پس از ناتمام ماندن “قهوه تلخ” تولیدش آغاز شده و قطعاً با علامت سوال های فراوانی روبرو است. اما به نظر می رسد این بار قرار نیست با بدقولی های “قهوه تلخ” روبه رو باشیم. این بار با خود مهران مدیری طرفیم. کسی که علاقه و تعهدش به مخاطبان را سال هاست ثابت کرده. شاید توضیحات مهران مدیری درباره قهوه تلخ و مجموعه جدیدش “ویلای من” را دیده باشید و اگر ندیدهاید در سایتهای و خبرگزاریها قابل مشاهده است.
حتماً خاطرتان هست که مهران مدیری برای طرفداران و مخاطبانش گفته است که: “مسؤولیت تمام و کمال سریال ویلای من با من است؛ تهیهکنندگی، کارگردانی، اجرای پروژه، ساخت و … ، و هر آنچه که به این پروژه مربوط است، مسئولیتش با من است. جوایزش، کیفیتش، به اتمام رساندنش، پخش منظماش و هرچه که به این پروژه مربوط میشود.”
حالا که خیالمان راحت است که این بار همه چیز سریال “ویلای من” با مدیری است، مطمئنیم که او در پایان آخرین قسمت سریال ویلای من باز هم با ما حرف خواهد زد و امیدواریم به گفته خودش “آن لحظه، لحظهای باشد که من سربلند باشم و بگویم که کار را انجام دادهام. تمیز، تا به آخر، با انجام تمامی تعهداتی که بر عهده شخص من بوده که همه این کار، تمامی تعهداتش بر عهده شخص من است.”
با این حساب، خوب است نگاهی بیندازیم به ویژگیهای سریال “ویلای من” آخرین ساخته مهران مدیری که به اعتقاد خودش در زمره بهترین آثار او قرار میگیرد. سرمایهگذار و مجری طرح این سریال مؤسسه “گلرنگ رسانه” است که اهدا و ضمانت جوایز را نیز بر عهده دارد و پیش از این، سریال “ساخت ایران” با مشارکت این مؤسسه تولید و به طور منظم و تا آخرین قسمت توزیع گردید که همین امر بیانگر توان این موسسه در نظم توزیع و اتمام سریال است.
به گزارش از سرپرست گروه، با توجه به عدم حضور آقای مهدی کارگر در جلسه 29 دی ماه 91 ، به همین دلیل طی نامه ای برای آخرین بار مهدی کارگر جهت پاره ای توضیحات به جلسه هیئت نظارت دعوت گردید . متن نامه به شرح ذیل است : ...
هنرمند ارجمند : جناب آقای مهدی کارگر
با سلام
احتراما با توجه به تخلفات صورت گرفته توسط شما، بر اساس آئین نامه داخلی گروه که باعث خسارت به گروه گردیده است . لذا مقتضی است در روز سه شنبه مورخ:91/11/10 ساعت: 16 در دفتر گروه واقع در موسسه گل نرگس حضور به هم رسانید . بدیهی است عدم حضور شما به منزله پذیرفتن کلیه تصمیمات هیئت نظارت می باشد .
به گزارش از سرپرست گروه، با توجه به عدم حضور آقای مهدی کارگر در جلسه 22 دی ماه 91 ، به همین دلیل طی نامه ای برای دومین بار مهدی کارگر جهت پاره ای توضیحات به جلسه هیئت نظارت دعوت گردید . متن نامه به شرح ذیل است : ...
هنرمند ارجمند : جناب آقای مهدی کارگر
با سلام
احتراما با توجه به تخلفات صورت گرفته توسط شما، بر اساس آئین نامه داخلی گروه که باعث خسارت به گروه گردیده است . لذا مقتضی است در روز جمعه مورخ: 1391/10/29ساعت: 16 در دفتر گروه واقع در موسسه گل نرگس حضور به هم رسانید . بدیهی است عدم حضور شما به منزله پذیرفتن کلیه تصمیمات هیئت نظارت می باشد .
به گزارش از سرپرست گروه، طی نامه ای مهدی کارگر جهت پاره ای توضیحات به جلسه هیئت نظارت دعوت گردید . متن نامه به شرح ذیل است : ...
هنرمند ارجمند : جناب آقای مهدی کارگر
با سلام
احتراما با توجه به تخلفات صورت گرفته توسط شما، بر اساس آئین نامه داخلی گروه که باعث خسارت به گروه گردیده است . لذا مقتضی است در روز جمعه مورخ: 1391/10/22 ساعت: 16 در دفتر گروه واقع در موسسه گل نرگس حضور به هم رسانید . بدیهی است عدم حضور شما به منزله پذیرفتن کلیه تصمیمات هیئت نظارت می باشد .